۱۳۸۶ تیر ۹, شنبه

اندر ستایش قصه

"پيامبر و ديوانه" جبران خليل جبران
"مكتوب" پائولوكوئيلو
آثار شل سيلورستاين
و ...
حتي "چنين گفت زرتشت" نيچه
اينها كتاب هاي پر طرفداري هستند. حداقل در ايران. اين طور نيست؟ وجه اشتراك همه آنها اين است كه در جملات و عبارات كوتاه، اغلب پند، نكته ، پيام اخلاقي يا چيزي از اين قبيل را به خواننده ارائه مي كنند.
اين جور كتاب ها هيچ وقت برايم جالب نبوده. به نظرم جملات قصار گفتن اصلا سخت نيست. نمي خواهم بگويم نيچه كم كسي بوده يا پائولوكوئيلو چيزي بارش نيست. نه . واقعا شايد اين ها آدم هاي بزرگي اند. آنقدر درباره شان نمي دانم كه بتوانم نظري بدهم. اما هيچ وقت به خواندن آثار ايشان ميلي نداشته ام. شايد اين گونه كتابها بيشتر به درد كساني بخورد كه جمله و شعار حفظ مي كنند.
اما علاقه من، داستان است و شخصيت. شعار دادن سخت نيست. داستان خوب گفتن سخت است. شعار و حرف را در دل داستان و لابه لاي شخصيت ها حل كردن سخت است. آنها كه خوب داستان مي گويند كارشان ستودني و گرانقدر است.

هیچ نظری موجود نیست: