۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

پارازیت های دلنواز

یکی دو ماه گذشته بحث پارازیت های ماهواره‌ای داغ بوده. اینکه برای سلامت مردم چه زیانها که ندارند و چه درد و مرض‌ها که برای ملت درست نمی‌کنند. خب دراین باره من حرفی ندارم. حرف من درباره نوع دیگری از پارازیت است که در این چند وقت شاهدش بوده ام. پارازیت هایی که بسیار کاراتر از پارازیت‌های قبلی است و از قضا هیچ ضرر و زیانی (دست کم جسمانی و در نگاه اول) برای مردم ندارد. اتفاقا این بار بسیاری از مردم مشتاقانه از این پارازیت‌ها استقبال می کنند و نه تنها کک‌شان نمی‌گزد بلکه از آن بسیار هم شادمان هستند . از کدام پارازیت حرف می‌زنم؟ عرض می‌کنم...

ساعت هشت، هشت و نیم شب است. همه اهل خانه دور هم نشسته‌اند. پدر، تلویزیون را روی کانال مورد نظر ثابت کرده و کنترل از راه دور را کنار دست خود نشانده. مادر در حالیکه یک چشمش به تلویزیون است در آشپزخانه تند تند مشغول چیدن بشقاب و قاشق‌ و چنگال و باقی بساط شام است و می‌جنبد تا قبل از صدای دینگ دینگ آخر پیامهای بازرگانی کارش را تمام کرده باشد. بچه‌ها و جوانهای خانه هم دست به سینه نشسته‌اند روی مبل و پیامهای بازرگانی را سیاحت می‌کنند. بانک ما آخرشه و ماکارونی بهترین و از از این دست. خلاصه همه منتظراند.

این همان صداو سیمایی است که تا دو روز پیش می‌گفتند چنین و چنان است و نباید برنامه‌هایش را دید و از این حرفها. حالا از این بگذریم که جزو معقولات است و به بنده و شما دخلی ندارد. موضوع اصلی خود آن چیزی است که قرار است پخش شود. همان چیزی که بدتر از صد پارازیت نه تنها آدم را از دیدن کانال های ماهواره دور می‌کند بلکه بدتر از آن آدم را دچار ضعف ‌فرهنگی و بدسلیقگی مضمن می‌کند.

چهار پنج تا جوون خوش بر و رو. یکی دو تا آدم کلاهبردار قالتاق پدرسوخته. یک تم عشقی با ته‌مایه اختلافات خانوادگی ، و رویم سیاه، خاله زنکی.اینها را می‌ریزید توی قابلمه و هم می‌زنید. مهم نیست اگر قصه تون سر و ته ندارد. یا دیالوگها سطحی و احمقانه است. یا داد می‌زند که این ملغمه با کمترین دقت و بی‌ظرافتی تمام سرهم بندی شده. همین برای ساعتها نشاندن ملت پای تلویزیون بس که نه، زیاد هم هست. اسم این مثلا سریال را هم بهتر است یک چیزی بگذارید که با الف و نون تمام شود. فعلا اینطور مد است. مثلا دلخستگان، دلدادگان، جوگیرشدگان، مفلوکان و از این جور اسمان!

به نظرم این روش جداً باید مورد توجه کسانی قرار بگیرد که می خواهند ملت را از دیدن برنامه‌های ماهواره بازدارند. این روشی است که ردخور ندارد و در عین حال بی‌دردسر هم هست و دیگر کسی صدایش در نمی‌آید که بخاطر پارازیت‌ها دچار سردرد و کمردرد شده و سلامت‌اش به خطر افتاده. برعکس بخاطر آن تشکر هم می‌کنند و یک دستت درد نکند اساسی هم نثارتان می‌کنند. اگر هم فکر می‌کنید که هزینه ساخت این سریال‌ها زیاد است و برایتان صرف نمی‌کند نگران نباشید. کافی است دستتان را به سمت برادران عزیز چشم بادامی دراز کنید و خوراک چندین سال ملت را حاضر و آماده و به شیوه غذاهای فست فود از آن طرف فراهم کنید و حالش را ببرید. دیگر چه بهتر از این. تو راضی، من راضی، بی خیال ناراضی! اصلا دیگر کو ناراضی؟

هیچ نظری موجود نیست: