۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

وبلاب

این هم هدیه نوروزی این وبلاگ، یک شبه ترانه اریجینال، به نام "وبلاب"، با الهام از ترانه "مرداب" گوگوش. لطفا با همان شیوه و ملودی ترانه مرداب زمزمه‌اش کنید:


میون یه هاست مفت
قاطی لینک‌ها اسیر
مونده یک وبلاگ پیر
خسته و خرد و خمیر
منم اون وبلاگ پیر
از همه دنیا جدا
داغ کامنت رو دلم
لینک دادن پیشکش، آقا

من همونم که یه روز
می‌خواستم گوگل بشم
می‌خواستم بزرگترین
پرتال دنیا بشم
آرزو داشتم تا یک
غول اینترنت باشم
روزی چند میلیون نفر
خواننده داشته باشم

اولش خالی بودم
نه قشنگ بودم، نه زشت
تا یکی پیدا شد و
هی جفنگ رو من نوشت
چشم من...
چشم من به پست‌ها بود
پی یک جمله خوب
اما حیف این یارو هی
اینجا شر و ور سرود

آخرش زد به سرم
خل شدم، مجنون شدم
بس که واسه یک کامنت
دلم‌و صابون زدم
دیگه موندگار شدم
ته این کوچه‌ی بد
هیشکی حتی گذری
به سراغم نیومد

می گم این بساطت رو
جمع کنی سنگین تره
هرکی راه ضررو
بگیره سود می‌بره
با چشام مردنمو
دارم اینجا می‌بینم
سرنوشت من اینه
همینم که همینم

حالا جام توی گوگل
صفحه‌های آخره
اونجا که هیچ کاربری
کلیکش نمی‌خوره
می‌دونم همین روزها
آخرش یکی میاد
با دیلیت دیتاهامو
می‌سپره به دست باد

۱ نظر:

علی گفت...

عجب!
جالب بود!
امیدوارم کسی پیدا نشه که یک روز بیاد ...