۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

پیشنهادهای فرهنگی ماه

فیلم:
Whatever works:
ساخته وودی آلن. از معدود فیلمهایی است که آلن ساخته و خودش در آن بازی نکرده است. یک فیلم جمع و جور و البته وودی آلنی تمام عیار است. فیلمی شیرین و دوست داشتنی که همان دلمشغولی‌های همیشگی آلن، زن و مرد، زندگی و مرگ را در خود دارد. دیدنش لذت‌بخش است.

کتاب:
کتاب های کوچک انتشارات نیلا
انتشارات نیلا تعداد زیادی از کتابهای خود را با اندازه جیبی و به نام کتاب کوچک منتشر کرده است. اغلب این کتابها داستان‌های کوتاه هستند و تعداد صفحاتی زیر 30 دارند. خواندن اغلبشان زیر نیم ساعت زمان می‌برد. از همه جور نویسنده‌ای هم در کتابها پیدا می‌شود. از وودی آلن و سام شپرد تا همینگوی و اینگمار برگمان. ترجمه‌ها هم ،دست کم آنها که من خواندم، خوب‌اند. قیمت‌ها هم ارزان، هرکدام 500 تومان. دیگر چه می‌خواهید؟
چند وقت پیش که رفته بودم شهر کتاب، ده دوازده تا از این کتابها را خریدم و همه‌اش شد حدود پنج هزار تومان. برای کسانی که داستان دوست دارند و وقت کمی دارند ایده‌آل است. خوبی‌اش این است که آدم با یک وقت اندک می‌تواند یک کتاب کامل بخواند.

نمایش:
قاتل بیرحم
گرچه صحنه نمایش از بزرگان خالی است و با اینکه قیمت بلیتهای تئاتر آنقدر بالا رفته که خیلی‌ها که قبلا به راحتی قادر به پرداخت بهای آن بوده‌اند، الان مثل من باید بنشینند و چرتکه بیندازند که آیا پول‌شان به تئاتر می‌رسد یا خیر. با این حال تئاتر جای خود را دارد و روشن نگه داشتن چراغش بر همه واجب است. پیشنهاد تئاتری این روزهای من نمایش قاتل بی‌رحم است که در تماشاخانه ایرانشهر اجرا می‌شود. نویسنده‌اش هنینگ مانکل و کارگردانش مسعود رایگان است. بازیگرانش هم هومن سیدی، رویا تیموریان، جواد عزتی و ... هستند. نمایش جمع و جور و خوبی است با داستان خوب و بازی‌های دلپذیر. هرچند گمانم دیگر روزهای آخر اجرای آن باشد. راستی اگر مشکلات تنفسی دارید دیدن این نمایش را توصیه نمی‌کنم. چون حین اجرا در یک فضای کوچک و بسته آنقدر دود و بخار می‌پراکنند که نفس آدم می‌گیرد. بعدا نگویید نگفته بودی!

ترانه:
ترانه‌های "ساعت 25 شب" و "داغ" رضا یزدانی
دفعه پیش ترانه "میعادگاه" از آلبوم اخیر رضا یزدانی را پیشنهاد کردم. دوست داشتم این دفعه از یک خواننده و آلبوم دیگر ترانه‌ای پیشنهاد کنم. اما تازگی ها چیز دندان گیری نصیبم نشده. چند ترانه‌ای که از آلبوم تازه فرامرز اصلانی شنیده‌ام همه معمولی بودند. آلبوم علیرضا قمیشی هم گرچه جا برای صحبت دارد (بیشتر از نظر احساسی و ارتباط پدر و پسری تا از نظر موسیقی) چندان آدم را سرحال نمی‌آورد. این است که باز می‌روم سراغ آلبوم ساعت 25 شب. این بار از دو ترانه اسم می‌برم. یکی ترانه "ساعت 25 شب" که ترک 4 آلبوم است و به نظرم بهترین ترانه این آلبوم است و دیگر ترانه "داغ" که آخرین ترانه این آلبوم است و هم شعر و موسیقی متفاوت و گیرایی دارد. کلا این آلبوم بهترین آلبوم منتشر شده چند ماه اخیر موسیقی ایران است و همه ترانه هایش بدون استثنا شنیدنی است.


و یک ضد پیشنهاد:
فیلم The Limits of control ساخته جیم جارموش را دیدم که خوشم نیامد. کلا سینمای جارموش سینمای مورد علاقه من نیست. بخصوص این فیلم که بسیار متظاهرانه و بیشتر سمبلیک بود تا یک داستان سر راست و دارای چفت و بست و منطق. با احترام به دوست داران سینمای جارموش من از این فیلم خوشم نیامد و به کسی هم پیشنهادش نمی‌کنم. نظر من است دیگر!

تا پیشنهادهای بعدی خدانگهدار...

هیچ نظری موجود نیست: