بچه که بودیم، سینماها یک سالن بیشتر نداشت. یک سالن عظیم و پت و پهن با بالای بیست سی ردیف صندلی. اگر اشتباه نکنم شاید آن زمان فقط یک سینما عصر جدید بود که چند سالن داشت که آن هم یک سالناش که بهش میگفتیم سالن اتوبوسی آنقدر کوچک بود که ترجیح میدادیم هیچ فیلمی را آنجا نبینیم، مگر اینکه ناچار باشیم و دستمان از سینما ،در معنا و اندازههای واقعیاش، کوتاه باشد. اما این روزها سینماهای آن شکلی کمکم دارند ورمیافتند و همه یواش یواش دارند تبدیل میشوند به مجموعه سینمایی و فرهنگی. جایی که تویش به جای یک سالن بزرگ چندین سالن ریزه میزه هست که همه فیلمهای روی پرده را یکجا نمایش میدهد. همچنین گوشه و کنارش هم رستوران و کافی شاپ و فروشگاه و بانک و خلاصه همه چیز پیدا میشود که حوصله آدم سر نرود و از فضای موجود هم حداکثر استفاده به عمل آمده است. ما که ندیدهایم اما میگویند این سوغات فرنگ است که البته بد هم نیست. دست شان درد نکند.
اما بحث من اصلا یک چیز دیگر است. Cinema Complex ها چیز جدیدی نیستند و همه جای دنیا پیدا میشوند. اما وقتی همین پدیده میرسد به دستان توانمند صنعتگران و تولیدکنندگان داخلی و با درایت و خلاقیت بیحد و حصر ایشان ترکیب میشود، پدیدهای بومی بوجود میآید که در هیچ کجای دنیا محال است بشود نمونهاش را پیدا کرد. از چه حرف میزنم؟ عرض میکنم. چند وقتی است در اینجا و آنجای شهر تهران (از بقیه شهرهای ایران خبر ندارم) به سبک همین مجموعههای سینمایی، مجموعههای نانوایی پدید آمده است. یعنی شما میروید به یک نانوایی و هرجور نانی که خواستید آنجا پیدا میکنید. از سنگگ و بربری و تافتون و لواش بگیر تا نانهای فانتزی و روغنی و گاهی هم کیک یزدی و شیرینی دانمارکی و خلاصه همه رقم نان آنجا یافت میشود. از جلوی در این نانواییها که میگذرید بوینان مستتان میکند، آن هم بویی که ترکیب بوی همه نانها است و مثل کوکتلی است که رنگ و بو و حال ویژه خودش دارد. در این نانواییها کاملا حق انتخاب دارید و میتوانید هر نانی که میل دارید بخرید. البته برای خرید از این نانواییها همچنان ناچارید توی صف بایستید. هریک از نانها هم صف جداگانهای دارد و شما باید قبل از آنکه توی صف بایستید در مورد نانی که میخواهید بخرید تصمیم گرفته باشید.
این نانواییها یک خوبی دیگر هم دارند. کسانی که وقت ندارند یا اصولا حوصلهی توی صف ایستادن ندارند یا کلا زرنگتر از این حرفها هستند که مثل بقیه ملت توی صف بایستند، میتوانند از همان تکنیک قدیمی صفهای یکدانهای استفاده کنند، آن هم بصورت ترکیبی! یعنی مثلا اول بروند در صف یکدانهای سنگگ بایستند و یک نان سنگگ دو آتشه داغ خاشخاشی بگیرند و از آنجا بروند در صف یک دانهای بربری و بعدش صف تافتون و همینطور از همه صفهای یکدانهای یک عدد نان خریداری کنند و بدین ترتیب با دست پر و با انواع نانها به خانه بروند. فقط باید مواظب باشید هنگام انجام این تکنیک زیاد جلب توجه نکنید و تابلو بازی درنیاورید. همچنین نانی که از صف قبلی تهیه کردهاید را هم باید بتوانید یک جا پنهان کنید و بعد به صف بعدی بروید. وگرنه اگر همینطور نان به دست بروید در صف بعدی بایستید ممکن است افرادی که مدتها توی صف ایستادهاند با یک عدد اردنگی شما را به بیرون نانوایی مشایعت نمایند. بعدا نگویید نگفته بودی!
اما بحث من اصلا یک چیز دیگر است. Cinema Complex ها چیز جدیدی نیستند و همه جای دنیا پیدا میشوند. اما وقتی همین پدیده میرسد به دستان توانمند صنعتگران و تولیدکنندگان داخلی و با درایت و خلاقیت بیحد و حصر ایشان ترکیب میشود، پدیدهای بومی بوجود میآید که در هیچ کجای دنیا محال است بشود نمونهاش را پیدا کرد. از چه حرف میزنم؟ عرض میکنم. چند وقتی است در اینجا و آنجای شهر تهران (از بقیه شهرهای ایران خبر ندارم) به سبک همین مجموعههای سینمایی، مجموعههای نانوایی پدید آمده است. یعنی شما میروید به یک نانوایی و هرجور نانی که خواستید آنجا پیدا میکنید. از سنگگ و بربری و تافتون و لواش بگیر تا نانهای فانتزی و روغنی و گاهی هم کیک یزدی و شیرینی دانمارکی و خلاصه همه رقم نان آنجا یافت میشود. از جلوی در این نانواییها که میگذرید بوینان مستتان میکند، آن هم بویی که ترکیب بوی همه نانها است و مثل کوکتلی است که رنگ و بو و حال ویژه خودش دارد. در این نانواییها کاملا حق انتخاب دارید و میتوانید هر نانی که میل دارید بخرید. البته برای خرید از این نانواییها همچنان ناچارید توی صف بایستید. هریک از نانها هم صف جداگانهای دارد و شما باید قبل از آنکه توی صف بایستید در مورد نانی که میخواهید بخرید تصمیم گرفته باشید.
این نانواییها یک خوبی دیگر هم دارند. کسانی که وقت ندارند یا اصولا حوصلهی توی صف ایستادن ندارند یا کلا زرنگتر از این حرفها هستند که مثل بقیه ملت توی صف بایستند، میتوانند از همان تکنیک قدیمی صفهای یکدانهای استفاده کنند، آن هم بصورت ترکیبی! یعنی مثلا اول بروند در صف یکدانهای سنگگ بایستند و یک نان سنگگ دو آتشه داغ خاشخاشی بگیرند و از آنجا بروند در صف یک دانهای بربری و بعدش صف تافتون و همینطور از همه صفهای یکدانهای یک عدد نان خریداری کنند و بدین ترتیب با دست پر و با انواع نانها به خانه بروند. فقط باید مواظب باشید هنگام انجام این تکنیک زیاد جلب توجه نکنید و تابلو بازی درنیاورید. همچنین نانی که از صف قبلی تهیه کردهاید را هم باید بتوانید یک جا پنهان کنید و بعد به صف بعدی بروید. وگرنه اگر همینطور نان به دست بروید در صف بعدی بایستید ممکن است افرادی که مدتها توی صف ایستادهاند با یک عدد اردنگی شما را به بیرون نانوایی مشایعت نمایند. بعدا نگویید نگفته بودی!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر