سرکار تصادفی چشمم افتاد به تقویم روی میز و دیدم زیر تاریخ امروز 14 تیر نوشته روز قلم. اول خوشم آمد. اما بعد یادم افتاد مدتها است چیزی ننوشته ام. اصلا نمی دانم قلمم کجاست. پیدایش نمی کنم. در واقع کم کم دارد نوشتن از سرم می افتد.
این وضعیت قبلا مرا می ترساند، یا دچار حس بی خاصیتی و نوعی اندوه می کرد و به هم ام می ریخت. اما الان دیگر مثل گونی سیب زمینی بی حس شده ام. خیلی ساده فقط دیگر نمی نویسم، بدون اینکه به جایی بر بخورد. پس روز قلم قاعدتا به من یکی هیچ ربطی ندارد و مبارک آنهایی باشد که می نویسند.
این وضعیت قبلا مرا می ترساند، یا دچار حس بی خاصیتی و نوعی اندوه می کرد و به هم ام می ریخت. اما الان دیگر مثل گونی سیب زمینی بی حس شده ام. خیلی ساده فقط دیگر نمی نویسم، بدون اینکه به جایی بر بخورد. پس روز قلم قاعدتا به من یکی هیچ ربطی ندارد و مبارک آنهایی باشد که می نویسند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر