۱۳۸۵ اسفند ۶, یکشنبه

لعنت

هيچ فكر نمي كردم همان كسي كه صبح چشمم بهش افتاد و توي دلم به قيافه ابلهانه اش خنديدم، عصر موي دماغم شود و برود در اعصابم.
لعنت به اين سازمان كه در آن زور همه فقط به يك نفر مي رسد: من

هیچ نظری موجود نیست: