بعد از هفت هشت ساعت به کوب پشت کامپیوتر نشستن و تلق تولوق تو سر کیبرد زدن و پدر چشم و چال را درآوردن، یک وقت به خودت میآیی و میبینی که دیگر نمیتوانی،هیچ جوره نمیتوانی، که حتی یک ثانیه پشت کامپیوتر بنشینی. حتی برای چرخ زدن در اینترنت هم دیگر مخت جواب نمیدهد.
در این شرایط یا باید جل و پلاسات را جمع کنی و بزنی به چاک و بروی خانه و مثل جنازه ولو شوی، یا اینکه اگر به هر دلیل نمیتوانی تعطیلش کنی،مثلا باید اضافهکار بایستی و دوزار دربیاوری واسه خرج و مخارج یا ریختن توی جیب صاحبخانه، آن وقت است که باید یک راهی پیدا بکنی واسه گذران وقت و یک جوری این یکی دو ساعت باقی مانده را تحمل کنی.
اگر وبلاگی داری که مدتها است آپدیتاش نکردهای، احتمالا یکی از راههایی که به ذهنت میرسد این است که چهارخط بنویسی و بگذاری در وبلاگت. اینطوری هم یک کار متنوعتر، حداقل از نظر ذهنی، انجام دادهای و هم اینکه اگر یک وبگرد از همه جا بی خبر، خدای نکرده راه گم کرد و گذارش به وبلاگ خاک گرفتهی تو افتاد، بداند که صاحب وبلاگ هنوز زنده است. راه بدی نیست. برای مواقعی که کلهتان از فشار کارهای روزمره در حال انفجار است، چند خطی نوشتن شاید بد نباشد. یک جور بازی با کلمات است، یک کار کاملا متفاوت که اعصاب آدم را کمی سرجا میآورد.
فقط این وسط، یکی ضرر میکند و آن هم خواننده بخت برگشتهای است که آنچه شما در این وضعیت نوشتهاید را میخواند!
در این شرایط یا باید جل و پلاسات را جمع کنی و بزنی به چاک و بروی خانه و مثل جنازه ولو شوی، یا اینکه اگر به هر دلیل نمیتوانی تعطیلش کنی،مثلا باید اضافهکار بایستی و دوزار دربیاوری واسه خرج و مخارج یا ریختن توی جیب صاحبخانه، آن وقت است که باید یک راهی پیدا بکنی واسه گذران وقت و یک جوری این یکی دو ساعت باقی مانده را تحمل کنی.
اگر وبلاگی داری که مدتها است آپدیتاش نکردهای، احتمالا یکی از راههایی که به ذهنت میرسد این است که چهارخط بنویسی و بگذاری در وبلاگت. اینطوری هم یک کار متنوعتر، حداقل از نظر ذهنی، انجام دادهای و هم اینکه اگر یک وبگرد از همه جا بی خبر، خدای نکرده راه گم کرد و گذارش به وبلاگ خاک گرفتهی تو افتاد، بداند که صاحب وبلاگ هنوز زنده است. راه بدی نیست. برای مواقعی که کلهتان از فشار کارهای روزمره در حال انفجار است، چند خطی نوشتن شاید بد نباشد. یک جور بازی با کلمات است، یک کار کاملا متفاوت که اعصاب آدم را کمی سرجا میآورد.
فقط این وسط، یکی ضرر میکند و آن هم خواننده بخت برگشتهای است که آنچه شما در این وضعیت نوشتهاید را میخواند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر