۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۲, شنبه

کاش "وقتی همه خوابیم" کمدی بود

بازیگری که از فیلمی که فیلمنامه‌نویس آن هم بوده، کنار گذاشته شده، وقتی از خیابانی می‌گذرد، چشمش به گروه فیلمبرداری فیلمی که خودش نوشته می‌افتد. فیلمی که اکنون در نبود او پایانش تغییر کرده و هپی اند شده. او پسر و دختر جوان و سایر بازیگران فیلم را می‌بیند که زیر ریسه‌های چراغانی مشغول بشکن زدن و بالا و پایین پریدن و خوش بودن‌اند.

پس از دیدن این تصاویر بود که نمی‌دانم به چه دلیل یاد سکانسی از فیلم "میکس" داریوش مهرجویی افتادم. جایی که گروه، مشغول صداگذاری بخشی از اجاره‌نشین‌ها هستند و همه، از تهیه کننده و صدابردار و منشی صحنه مشغول دست زدن‌اند و یک نفر هم آن وسط رنگ "آها آها" گرفته و پشت سر همه نیز آبدارچی جوان، سینی چای به دست مشغول چرخ زدن و دست جنباندن است. همینجا بود که آرزو کردم ای کاش "وقتی همه خوابیم" هم مثل "میکس" یک فیلم کمدی بود.

هر دو این فیلم‌ها درباره پشت صحنه سینما هستند. هرچند بیضایی و مهرجویی از دو زاویه گوناگون به فیلمسازی در ایران و مشکلاتش پرداخته اند. با این حال این شباهت در موضوع، تنها دلیلم نیست برای اینکه فکر کنم "وقتی همه خوابیم" اگر کمدی بود، فیلم بهتری می‌شد. به نظرم "وقتی همه خوابیم" قابلیت‌های پیدا و پنهان فراوان برای تبدیل شدن به یک کمدی خوب را دارد. اما این قابلیت‌های کمیک، اسیر نگاه خاص فیلمساز شده‌اند و مجالی برای درآمدن از پیله خود نیافته‌اند.

ایده نمایش برداشت نماهای فیلم، یک بار با بازی بازیگر اصلی که خوب و درست بازی می‌کند و یک بار هم با حضور بازیگری که با پارتی و سفارش جای بازیگر اول را گرفته، ایده جذابی است. تقابل این دو بازی می‌توانست منجر به خلق لحظه‌های کمدی زیبایی شود.

اصولا شخصیت‌های بد وقتی همه خوابیم، شخصیت‌هایی کاریکاتوری هستند. این که می‌گویم کاریکاتور منظورم کاریکاتور در معنای واقعی آن است. یعنی شخصیت‌های کاملا اغزاق شده که نمونه‌هایشان را در زندگی روزمره و حتی در زمینه و موضوع مورد اشاره فیلمساز هم نمی‌بینیم. مثل شخصیت‌های شقایق فراهانی و حسام نواب صفوی. اصلا حضور چنین شخصیت‌هایی تنها در فیلم‌های کمدی توجیه دارند و در فضای فیلمی همچون "وقتی همه خوابیم" نمی‌گنجند.

شخصیتی که مجید مظفری آن را ایفا می‌کند هم صرف نظر از اینکه آیا به شخص خاصی ارجاع دارد یا نه، شخصیت کمیک جالبی است که آنطور که باید در "وقتی همه خوابیم" به آن پرداخته نشده است. مجید مظفری در این فیلم با آن گریم خاص و آن شیرینی خوردن و دست زدن‌های سر صحنه‌اش، اتفاقا بسیار دوست داشتنی است و جان می‌دهد برای یک فیلم کمدی. ظاهرا مجید مظفری در یک فیلم تلویزیونی ،که من آن را ندیده‌ام، نیز شخصیت کمیک جذابی را ایفا کرده است. بسیار مشتاق شده‌ام بازهم او را در چنین نقش‌هایی ببینم.

خود این تغییر پایان فیلم از یک پایان عمیق و روشنفکرانه به یک پایان کمیک و عامیانه، بستر مناسبی است برای افزودن بار کمیک فیلم.

به نظرم خط داستانی وقتی همه خوابیم زیبا و پر از ایده‌های جذاب و دوست داشتنی است. اما نوع نگاه فیلمساز باعث شده که فرایند ساخت این فیلمنامه ، نتیجه‌اش فیلمی شده که ساختار یکدستی ندارد و اجزا و شخصیت‌های آن با یکدیگر در تناقض‌اند. به هرحال هرچه بوده گذشته. باید امید داشت و به انتظار آثار دیکر استاد نشست.

هیچ نظری موجود نیست: