۱۳۸۸ شهریور ۳۰, دوشنبه

فیلم روز - یادداشتی بر بی پولی


فیلم بی‌پولی، ساخته حمید نعمت الله یک سکانس درخشان دارد. بهرام رادان اسکناسی که از روی زمین پیدا کرده را به لیلا حاتمی می‌دهد. او هم می‌دود تا اسکناس را درون صندوق صدقات بیاندازد. حالا لیلا حاتمی اسکناس را جلوی صندوق صدقات گرفته و رادان با فاصله از او ایستاده و التماس می‌کند که اسکناس را نیاندازد. در عین سادگی نفس‌گیر است این سکانس . وقتی رادان پس از اینکه حاتمی اسکناس را داخل صندوق انداخت می‌نشیند و توی سر خود می‌زند تماشاگر عمیقا با او همدردی می‌کند.

بی‌پولی بیش از هر فیلمی در سینمای ایران اجاره‌نشین‌ها را به یاد می‌آورد. از نظر نگاه و نوع کمدی، این دو فیلم با هم قابل بررسی و مقایسه اند. در سینمای ایران با اینکه فیلمهای کمدی خوب دیگری هم ساخته شده، اما اجاره نشین ها سبک و جایگاهش همچنان یکه است. جای خوشحالی دارد که حمید نعمت الله در دومین فیلم خود به تجربه‌ای در حال و هوای اجاره‌نشین‌ها دست زده و با وجود کاستی‌هایی، موفق نیز بوده است.

بی پولی داستان جوانی است که بعنوان طراح لباس در شرکتی کلاس بالا کار می کند و درآمد خوب و بروبیایی نزد سر و همسر و خانواده دارد. در پی یک اتفاق، او بیکار می‌شود و هرچه می‌کوشد نمی‌تواند کار دیگری پیدا کند. با این حال به همسر و خانواده همسرش نمی‌گوید که بیکار شده و گرچه برای مخارج روزانه‌اش لنگ مانده، اما وانمود کند که کار و بارش سکه است.

از عوامل جذابیت فیلم، گروه بازیگران آن است. به ویژه نقش های مکمل. امیرجعفری، سیامک انصاری،علی سلیمانی، بابک حمیدیان و دیگران، همه عالی هستند. اما درخشان ترین چهره فیلم حبیب رضایی است با بازی شیرین، رها و شوخ و شنگ‌اش. حبیب رضایی در این فیلم چشمه دیگری از تواناییهای خود را نمایانده است و حضورش فوق‌العاده و دلچسب است.

فیلم البته کاستی‌های زیادی به ویژه در اجرا و بازی نقش های اصلی دارد. با این وجود در سینمایی چنین کساد و کم جان شاید بتوان آن را فیلم خوبی دانست. فیلمی که به هرحال دیدنش بهتر از ندیدنش است و آدم بعد از دیدن احساس پشیمانی نمی‌کند. حمید نعمت الله از دومین تجربه کارگردانی خود پس از فیلم "بوتیک" کم و بیش سربلند بیرون آمده.

هیچ نظری موجود نیست: