۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

نوبت چرا

دیروز عصر که از سرکار برمی‌گشتم خانه، کنار خیابان توی یک فضای خاکی و نسبتا باز یک گله گوسفند دیدم. درست مثل حاشیه جاده توی شهرهای شمالی که چوپانها گوسفندها را می‌آورند برای چرا. اولش تعجب کردم. کنار خیابانهای تهران و گوسفندچرانی؟ اما بعدش یادم افتادکه فردا عید است، عید قربان. این گوسفندهای بیچاره هم نیامده‌اند واسه چرا. هرچه تا به حال چریده‌اند بس‌شان است. امروز دیگر نوبت چریدن صاحب گله است.

هیچ نظری موجود نیست: