گمان نکنم هیچ ملتی روی کره زمین وجود داشته باشد که به اندازه ما سر و گردن خود را بجنباند و ورزش دهد. بس که از صبح تا شب نگاهمان به نمودارهای جورواجور است و مشغول رصد کردن بالا و پایین رفتن چیزها هستیم. پولدارترها که نگاهشان به نوسانات ارز است و نرخ دلار و پوند و طلا و سکه را لحظه به لحظه تعقیب میکنند. بیپولهایی مثل ما هم که حواسشان به بهای آب و نان و کرایه تاکسی و اجاره خانه است که عینهو لوبیای سحرآمیز روز به روز در حال بالا رفتن است. این روزها هم که همه بخاطر آلودگی هوا با نگرانی، شاخص آلایندههای هوا را دنبال میکنند. ضمن اینکه همه صبح به صبح هنگام بیرون آمدن از خانه، اول رو میکنند به شمال شهر و سری بالا میکنند که ببینند آیا کوه پیدا است یا خیر و بدین ترتیب بطور چشمی میزان آلودگی هوا را برآورد مینمایند. یک عده دیگر هم که دست دعا بالا گرفتهاند و چشم دوختهاند به آسمان و انتظار یک قطره باران و برف را میکشند. خلاصه که گردن همه اهالی شهر از پیر و جوان و زن و مرد و فقیر و غنی مدام درحال پایین و بالا رفتن و جنبیدن است. فقط ماندهام حیران که با این همه ورزش و تکان، به جای عضلانی و پروار شدن، چرا گردنها روزبهروز لاغرتر و قلمیتر میشوند!
۱ نظر:
اشاره ظريف و جالبي بود.
ممنون.
ارسال یک نظر