۱۳۸۹ دی ۲۸, سه‌شنبه

روز ابری

اینکه می‌گویند آدم اگر یک کار را تکرار کند باز همان نتیجه قبلی را می‌گیرد چرند محض است. نه، اصلا اینطور نیست. مگر زندگی شیمی است که هردفعه اسیدسولفوریک را با زهرمار قاطی کردی همان کوفتی که قبلا می‌شده باز هم بشود. من که هرکاری دیروز کرده بودم امروز هم کردم. با زنگ ساعت پاشدم. نون و پنیرم را خوردم و رفتم سرکار. سر ساعت رفتم و هشت ساعت بعد سرساعت آمدم بیرون. سر راهم به خانه مثل دیروز نون گرفتم. دم دکه روزنامه فروشی وانستادم. توی خانه هم جلوی این وسوسه لعنتی خواندن مقاومت کردم و دست به کتاب نزدم. پس چرا امروز مثل دیروز نشد. چرا همه چیز به هم ریخت؟ و آخرِ روزمان شد عینهو ته خیار؟ شاید چون امروز ابری بود؟ یا واسه آن خیابانی که بی‌خبر یک طرفه‌اش کرده‌اند؟ نکند بخاطر آن دویست تومانی درب و داغانی بوده که از مسئول پارکینگ گرفتم؟ فردا صبح اول وقت می‌اندازمش توی صندوق صدقات و از شرش خلاص می‌شوم. از آن خیابان هم دیگر رد نمی‌شوم. فقط کاش فردا آفتابی باشد.

۱ نظر:

arash farhang pazhooh گفت...

سلام
اصولا هیچ احکام کلی در مورد هر چیزی چرند محض است مگر انکه براش حدی تعیین بشه یا شرطی گذاشته بشه