۱۳۸۹ اسفند ۲۱, شنبه

صدای پای بهار

بعد از آن سرمای ناگهانی و برف هفته پیش، دیشب حضور بهار را با تمام وجود حس کردم. وقتی که سرانگشتهای بارون پشت پنجره اتاق رِنگ گرفته بود و اتاق آنقدر دم کرده و گرم شده بود که مجبور شدم پتو را بزنم کنار، همان موقع صدای پای بهار را شنیدم. با عبور برق‌آسا و اعلام حضور دوباره اولین پشه مدل 90 (درواقع آخر 89) بیخ گوشم، ویززززززز

هیچ نظری موجود نیست: