وقتش که برسد از همه طرف جغدهای نامه رسان می ریزند سرت. همین دیروز بود که رفته بودم شهر کتاب آرین و اتفاقا گذرم به طبقه بالا و بخش کودکان افتاد، چیزی که معمولا پیش نمیآید. همسرم که مشغول زیر و رو کردن سطل کتابهای حمام بچهها شد، من هم رفتم سراغ کتابها و صد البته هری پاترها. همینطور که اسم روی جلد کتابهای هری پاتر را میخواندم و توی ذهنم دوباره یادآوریشان میکردم، چشمم به یک کتاب جدید از خانم رولینگ افتاد، قصههای بیدل نقال. هریپاتریست ها میدانند که این چی است. برش داشتم و خریدم. خلاصه با قصههای بیدل نقال و یک کتاب حمام از شهر کتاب آمدم بیرون.
امروز هم که خبر روز Pottermore را شنیدم. شاید مسخره باشد، اما راستش همچین یک ذره بگی نگی هیجان دارم. قرار است روز پنجشنبه 23 ماه جون (دوم تیر خودمون) خانم جی کی رولینگ توضیحاتی درباره پروژه اسرارآمیز تازهاش منتشر کند. فعلا او وب سایتی به نام Pottermore را راه انداخته. اما هنوز نمیشود از قضیه سر در آورد. حدس و گمان های زیادی زده میشود. بعضی میگویند شاید قضیه یک فیلم است. یا یک پارک تفریحی، یا یک بازی ویدئویی. خود خانم رولینگ نوید چیزی هیجان انگیز و نفس گیر را داده. تا ببینیم. امیدوارم هرچه که باشد یک نفعی هم ازش به ما ایرانیهای بیچارهی محترم (منظورم در تحریم است البته) هم برسد.
امروز هم که خبر روز Pottermore را شنیدم. شاید مسخره باشد، اما راستش همچین یک ذره بگی نگی هیجان دارم. قرار است روز پنجشنبه 23 ماه جون (دوم تیر خودمون) خانم جی کی رولینگ توضیحاتی درباره پروژه اسرارآمیز تازهاش منتشر کند. فعلا او وب سایتی به نام Pottermore را راه انداخته. اما هنوز نمیشود از قضیه سر در آورد. حدس و گمان های زیادی زده میشود. بعضی میگویند شاید قضیه یک فیلم است. یا یک پارک تفریحی، یا یک بازی ویدئویی. خود خانم رولینگ نوید چیزی هیجان انگیز و نفس گیر را داده. تا ببینیم. امیدوارم هرچه که باشد یک نفعی هم ازش به ما ایرانیهای بیچارهی محترم (منظورم در تحریم است البته) هم برسد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر