۱۳۸۵ دی ۹, شنبه

شبح

خانه ديگران
مراقب باش كه به گلدان روي تاقچه نخوري.
سر غذا ، صدايي از قاشق و بشقابت در نيايد. قاشق را آرام به سمت دهان ببر و آرام غذا را بجو.
براي تشكر بعد از غذا ، صبر كن تا سكوت محض حاكم شود و سپس طوري جملات "دستتان درد نكنه" و "خوشمزه بود" را بگو كه سكوت را نشكني. مثل صداي تيك تاك ساعت كه جزئي از سكوت فضا است.
آرام و يكنواخت راه برو. مثل شبح. مثل اكسيژن هوا كه هست اما به چشم نمي آيد.

جرينگ

. چي بود؟
. هيچي؟ گلدان افتاد. كسي بدون دمپايي اين طرف نياد.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

آخ!
دست رو دلم نزار. زدی تو خال.
شبحتم شدید!
تجربه مشابه تا دلت بخواد دارم.وای از نگاه های بعدش....
همین!