ديروز كتاب عشق در زمان وبا نوشته گابريل گارسيا ماركز ، ترجمه بهمن فرزانه را تمام كردم. اگرچه نام كتاب كمي عاشقانه است، انتظار نداشتم كه واقعا با يك كتاب عاشقانه طرف باشم. چون اصولا كتابهاي عاشقانه را كتابهايي سطحي و كم اهميت مي دانم و سطحي بودن از ماركز بعيد است. اما بر خلاف انتظارم، عشق در زمان وبا واقعا يك اثر عاشقانه بود.
كتاب زندگي سه نفر (عاشق، معشوق و رقيب) را از جواني تا كهنسالي روايت مي كند و با يك هپي اند به آخر مي رساند. هرچند كه اگر يك خط ديگر به انتهاي رمان اضافه مي شد، آن خط احتمالا مرگ يكي از عاشق و معشوق بود كه هپي اند قصه را به تراژدي تبديل مي كرد. اما به هرحال كتاب با اميد، تمام شده و نه با مرگ.
ماركز در اين كتاب بيشتر شخصيت پرداز است و كنش هاي شخصيت هاي اصلي اش را به نمايش گذارده است. داستان علي رغم سادگي ، بسيار گيرا است و تا به انتها خواننده را به دنبال خود مي كشاند. شخصيت ها ملموس و باورپذيرند. گرچه داستان مربوط به آمريكاي لاتين است، اما فضا در قصه چندان مهم نيست و در هرجاي ديگر نيز اين قصه قابل رخ دادن است. همين است كه آن را براي همه ملت ها خواندني ساخته.
من هميشه كتابهاي كم حجم را ترجيح مي دهم، اما گاهي هم رفتن به سراغ آثار مهم ادبيات، خالي از لطف نيست. به هرحال خواندن عشق در زمان وبا را توصيه مي كنم.
كتاب زندگي سه نفر (عاشق، معشوق و رقيب) را از جواني تا كهنسالي روايت مي كند و با يك هپي اند به آخر مي رساند. هرچند كه اگر يك خط ديگر به انتهاي رمان اضافه مي شد، آن خط احتمالا مرگ يكي از عاشق و معشوق بود كه هپي اند قصه را به تراژدي تبديل مي كرد. اما به هرحال كتاب با اميد، تمام شده و نه با مرگ.
ماركز در اين كتاب بيشتر شخصيت پرداز است و كنش هاي شخصيت هاي اصلي اش را به نمايش گذارده است. داستان علي رغم سادگي ، بسيار گيرا است و تا به انتها خواننده را به دنبال خود مي كشاند. شخصيت ها ملموس و باورپذيرند. گرچه داستان مربوط به آمريكاي لاتين است، اما فضا در قصه چندان مهم نيست و در هرجاي ديگر نيز اين قصه قابل رخ دادن است. همين است كه آن را براي همه ملت ها خواندني ساخته.
من هميشه كتابهاي كم حجم را ترجيح مي دهم، اما گاهي هم رفتن به سراغ آثار مهم ادبيات، خالي از لطف نيست. به هرحال خواندن عشق در زمان وبا را توصيه مي كنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر