در این آشفته بازار موسیقی که هر کس به راحتی می تواند یک آلبوم ضبط و منتشر کند، همه جا پر است از ترانه های مهمل. ترانه هایی که نه ملودی دارند و نه شعر و نه صدا و نه هیچ نشانی از خلاقیت در آنها هست. با این حال هنوز هم مثل قبل گاهی آلبومی به بازار می آید که درگیرم می کند و به شوق می آوردم. آخرین آلبومی که برایم چنین حس و حالی را ایجاد کرد آلبوم سکوت سرد کاوه یغمایی بود. این دومین آلبوم کاوه است. او اولین آلبومش را در ایران به نام مترسک منتشر کرد. اما آلبوم سکوت سرد ظاهرا در آن طرف آب ها ضبط و پخش شده. گویا کاوه یغمایی هم به صف سفر کردگان از این دیار پیوسته و عطای کار در ایران را به لقایش بخشیده.
سکوت سرد هم همانطور که انتظار می رفت ترانه هایش اغلب به سبک راک است. این آلبوم علاوه بر ملودی های زیبا و صدای گرم کاوه از اشعار زیبایی نیز برخوردار است. از ویژگی های مهم اشعار این آلبوم انتقادی بودن آنها است. علاوه بر این شاید این اولین آلبومی باشد که برخی از ترانه هایش تم مهاجرت دارند و به این موضوع بطور جدی اشاره می کند. پیش از این اغلب از زبان خوانندگان لس انجلسی فقط از غم غربت و دلتنگی های سطحی برای وطن می شنیدیم. اما کاوه از زبان خیل جوانانی که این روزها جلای وطن می کنند سخن گفته. از جمله در ترانه "اولین حرف" که اولین ترانه آلبوم نیز هست چنین می گوید:
حرف من حرف خودم نیست حرف خاکه حرف ریشه است
حرف دیروز ندیده حرف فردا و همیشه است
صحبت سکوت سرد آدمای توی قابه
حرف این صورتکا نیست حرف اون ور نقابه
حرف تردید یه نسله میون رفتن و موندن
بین خوابیدن تا ظهر یا دم سحر پریدن
و الی آخر....
تعبیری که برای تردید آدمها بین رفتن و ماندن به کار رفته بی نظیر است: بین خوابیدن تا ظهر، یا دم سحر پریدن.
کاوه در جایی دیگر در ترانه "نسل سوخته" چنین می گوید:
اونکه قامت بلندش سپر این سرزمین بود
روی خاک سرد غربت پی یک قطعه دیاره
بعضی ها پیاده رفتن بعضی ها شدن سواره
یکی دیگه جون به شب باخت یکی دیگه شد ستاره
آلبوم سکوت سرد 8 ترانه دارد. همه ترانه های آلبوم ، حتی عاشقانه ها، سرشار از حس سردی و تنهایی است. گوش دادن به این ترانه ها از دلخوشی های این روزهای من است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر