دیروز: علی مصفا پس از آتشسوزی سینما جمهوری فلان حرف را زد.
امروز: علی مصفا گفته های پخش شده از قول او در خبرگزاری ها را تکذیب کرد!
دیروز: بیژن مرتضوی در فرودگاه دستگیر شد.
امروز: پدر بیژن مرتضوی گفت که این خواننده دستگیر نشده و مشغول اجرای کنسرت است!
دیروز: فلان خواننده رپ را گرفتند.
امروز: نخیر، نگرفتند!
دیروز: فلانی مرد!
امروز: فلانی اعلام کرد که من سر و مر و گندهام و فعلا هم قصد مردن ندارم!
این روزها اخبار پخش شده در خبرگزاریهای فارسی را چقدر می توان باور کرد؟ توجه کنید که از شایعات حرف نمیزنم. از اخبار خبرگزاریهای معتبر و رسمی صحبت می کنم. در همین یکی دو هفته چندین خبر در این خبرگزاریها و وبسایتهای رسمی پخش شده و یکی دو روز پس از آن تکذیب شدهاند. حال آنکه این گونه اخبار جواب بله یا خیر دارند. فلانی یا این حرف را زده یا نزده، فلانی یا خدای نکرده مرده، یا خوشبختانه زنده است. گمان نمیکنم برای خبرگزاریهای رسمی کاری داشته باشد که قبل از پخش یک خبر با یک تماس و کمی پرسوجو از منابع قابل اطمینان، درستی یا نادرستی خبر را جویا شوند و بعد، آن را روی سایت خود قرار دهند.
متاسفانه به نظر میرسد در دنیای اینترنت با گسترش خبرگزاری ها و سایت ها همه در تلاشاند که از غافله خبر رسانی باز نمانند و اخبار دست اول را پیش از دیگران پخش کنند. متاسفانه در این رهگذار آنچه فراموش میشود خود خبر و درستی آن است. شاید بتوان گفت این روزها خبرگزاری های رسمی و ظاهرا معتبر اینترنتی خود، از منابع پخش شایعه در جامعه هستند.
در تعریف واژه خبرگزاری در فرهنگ لغات می خوانیم "ادارهای است که خبرها را بدست میآورد و منتشر می کند". بنابراین یک بخش مهم کار خبرگزاری به دست آوردن و یافتن خبر است. وگرنه اینکه خبری را از فلان سایت برداریم و بدون پرس و جو، با یا بدون نام منبع روی سایت خود قرار دهیم که نشد خبرگزاری!
این یک عادت دیرینهی من است که اخبار داغ را حتی اگر از نزدیکترین دوستانم نیز بشنوم با دیده شک به آن می نگرم و شگفت اینکه اغلب شک من است که حقیقت دارد، نه گفتهی آن دوست. به هرحال عادت کردهام که هر خبری را اول شایعه بدانم و تا مطمئن نشده ام از بازگو کردن و پخش آن خودداری میکنم. با این حال معمولا اخباری را که در برخی سایتهای معتبر اینترنتی میخواندم باور میکردم و فرض را بر درست بودن آن میگذاشتم. اما چندی است که به این رویه هم دارم شک میکنم. دیگر حتی وقتی خبری را از سایتی معتبر میشونم هم چند روز صبر می کنم تا ببینم تکذیبیه آن را جایی می خوانم یا خیر. پس از چند روز و پس از پخش آن در دیگر سایتها در صورتی که تکذیبیهای بر آن ندیدم تازه آن را باور میکنم.
به هرحال یک چیز اینجا مایهی افسوس است و آن اینکه سرعت و بردن گوی سبقت از دیگران و سویه تجاری رسانه، دارد همه چیز را فدای خود میکند. حتی حقیقت را!
امروز: علی مصفا گفته های پخش شده از قول او در خبرگزاری ها را تکذیب کرد!
دیروز: بیژن مرتضوی در فرودگاه دستگیر شد.
امروز: پدر بیژن مرتضوی گفت که این خواننده دستگیر نشده و مشغول اجرای کنسرت است!
دیروز: فلان خواننده رپ را گرفتند.
امروز: نخیر، نگرفتند!
دیروز: فلانی مرد!
امروز: فلانی اعلام کرد که من سر و مر و گندهام و فعلا هم قصد مردن ندارم!
این روزها اخبار پخش شده در خبرگزاریهای فارسی را چقدر می توان باور کرد؟ توجه کنید که از شایعات حرف نمیزنم. از اخبار خبرگزاریهای معتبر و رسمی صحبت می کنم. در همین یکی دو هفته چندین خبر در این خبرگزاریها و وبسایتهای رسمی پخش شده و یکی دو روز پس از آن تکذیب شدهاند. حال آنکه این گونه اخبار جواب بله یا خیر دارند. فلانی یا این حرف را زده یا نزده، فلانی یا خدای نکرده مرده، یا خوشبختانه زنده است. گمان نمیکنم برای خبرگزاریهای رسمی کاری داشته باشد که قبل از پخش یک خبر با یک تماس و کمی پرسوجو از منابع قابل اطمینان، درستی یا نادرستی خبر را جویا شوند و بعد، آن را روی سایت خود قرار دهند.
متاسفانه به نظر میرسد در دنیای اینترنت با گسترش خبرگزاری ها و سایت ها همه در تلاشاند که از غافله خبر رسانی باز نمانند و اخبار دست اول را پیش از دیگران پخش کنند. متاسفانه در این رهگذار آنچه فراموش میشود خود خبر و درستی آن است. شاید بتوان گفت این روزها خبرگزاری های رسمی و ظاهرا معتبر اینترنتی خود، از منابع پخش شایعه در جامعه هستند.
در تعریف واژه خبرگزاری در فرهنگ لغات می خوانیم "ادارهای است که خبرها را بدست میآورد و منتشر می کند". بنابراین یک بخش مهم کار خبرگزاری به دست آوردن و یافتن خبر است. وگرنه اینکه خبری را از فلان سایت برداریم و بدون پرس و جو، با یا بدون نام منبع روی سایت خود قرار دهیم که نشد خبرگزاری!
این یک عادت دیرینهی من است که اخبار داغ را حتی اگر از نزدیکترین دوستانم نیز بشنوم با دیده شک به آن می نگرم و شگفت اینکه اغلب شک من است که حقیقت دارد، نه گفتهی آن دوست. به هرحال عادت کردهام که هر خبری را اول شایعه بدانم و تا مطمئن نشده ام از بازگو کردن و پخش آن خودداری میکنم. با این حال معمولا اخباری را که در برخی سایتهای معتبر اینترنتی میخواندم باور میکردم و فرض را بر درست بودن آن میگذاشتم. اما چندی است که به این رویه هم دارم شک میکنم. دیگر حتی وقتی خبری را از سایتی معتبر میشونم هم چند روز صبر می کنم تا ببینم تکذیبیه آن را جایی می خوانم یا خیر. پس از چند روز و پس از پخش آن در دیگر سایتها در صورتی که تکذیبیهای بر آن ندیدم تازه آن را باور میکنم.
به هرحال یک چیز اینجا مایهی افسوس است و آن اینکه سرعت و بردن گوی سبقت از دیگران و سویه تجاری رسانه، دارد همه چیز را فدای خود میکند. حتی حقیقت را!