وقتی شنیدم که یک سال گذشته اول باور نکردم؟ مگر میشود؟ یک سال؟ به این سرعت؟ نه نه، هنوز مانده، آخرهای تابستان بود، اشتباه میکنید... اما نه، انگار اشتباهی در کار نیست. این را وقتی فهمیدم که به تقویم خودم نگاه کردم.
خسرو شکیبایی عزیز، پارسال در چنین روزی ما را گذاشت و رفت. دلم تنگ شده است برایش. هرچند در این یک سال گاه و بیگاه با تماشای فیلمهایش دیداری با او تازه کرده ام. دو سه بار فقط خواهران غریب را در این یک سال دیدهام. آخرین بارش همین جمعه پیش که از تلویزیون پخش شد. با اینکه دیگر دوست ندارم پای برنامههای صدا و سیما بنشینم، حضور شکیبایی عزیز باعث شد که نتوانم تاب بیاورم و روزه تلوبزیون ندیدنام را برای دو ساعت بشکنم.
آقای خسرو شکیبایی، دلم برایت تنگ شده. اما آنقدر یادگاری برایمان گذاشتهای که تا عمر داریم به آن دلخوش کنیم. این هم از عجایب روزگار است که حضورت روی پرده هرگز کهنه نمیشود. این را به این خاطر نمیگویم که در سالگردت حرفهای قشنگی زده باشم. این حرف را کسی میزند که فقط فیلم خواهران غریب تو را بیش از بیست بار دیده است. فقط 9 بار آن را روی پرده سینما تماشا کردم و هربار با همان لذت بار اول. مطمئنم اگر هزار بار دیگر فرصت دیدنش برایم پیش آید توان نادیده گرفتنش را نخواهم داشت. اگر بگویم حضور تو مرا به سینما نزدیک کرد بیراه نگفتهام. آن روزها که هنوز یک بچه مدرسهای بودم تو بودی که طعم آن سینمای دوست داشتنی را به من چشاندی. با هامون ، پری، کیمیا، سارا، خواهران غریب، میکس ، دختردایی گمشده، روزی روزگاری و آن خانه که هر هفته به میهمانی اش دعوتمان می کردی. خانه سبزی که اگر سبزی و درخششی داشت از حضور تو بود که آن زمان آفتاب صلات ظهر بودی. راستی جایت این روزها عجیب خالی است. کاش اقلا یک سال دیگر صبر میکردی. تو که طلایه دار سبزی بودی این روزها کجایی؟ جایت خالی است و تا ما هستیم خالی خواهد ماند. مایی که در زمانی زیستهایم که شکیبایی زیست و هوایی را نفس کشیدیم که شکیبایی تنفس کرد هرگز هرگز هرگز تو را از یاد نخواهیم برد و نه فقط از یاد نخواهیم برد که حضور همیشه سبزت با یادگارهایت تا همیشه برایمان تازهی تازه خواهد ماند.
پس از یک سال بدون شکیبایی، امروز با اطمینان میگویم که تا ما هستیم، خسرو شکیبایی نخواهد مرد.
خسرو شکیبایی عزیز، پارسال در چنین روزی ما را گذاشت و رفت. دلم تنگ شده است برایش. هرچند در این یک سال گاه و بیگاه با تماشای فیلمهایش دیداری با او تازه کرده ام. دو سه بار فقط خواهران غریب را در این یک سال دیدهام. آخرین بارش همین جمعه پیش که از تلویزیون پخش شد. با اینکه دیگر دوست ندارم پای برنامههای صدا و سیما بنشینم، حضور شکیبایی عزیز باعث شد که نتوانم تاب بیاورم و روزه تلوبزیون ندیدنام را برای دو ساعت بشکنم.
آقای خسرو شکیبایی، دلم برایت تنگ شده. اما آنقدر یادگاری برایمان گذاشتهای که تا عمر داریم به آن دلخوش کنیم. این هم از عجایب روزگار است که حضورت روی پرده هرگز کهنه نمیشود. این را به این خاطر نمیگویم که در سالگردت حرفهای قشنگی زده باشم. این حرف را کسی میزند که فقط فیلم خواهران غریب تو را بیش از بیست بار دیده است. فقط 9 بار آن را روی پرده سینما تماشا کردم و هربار با همان لذت بار اول. مطمئنم اگر هزار بار دیگر فرصت دیدنش برایم پیش آید توان نادیده گرفتنش را نخواهم داشت. اگر بگویم حضور تو مرا به سینما نزدیک کرد بیراه نگفتهام. آن روزها که هنوز یک بچه مدرسهای بودم تو بودی که طعم آن سینمای دوست داشتنی را به من چشاندی. با هامون ، پری، کیمیا، سارا، خواهران غریب، میکس ، دختردایی گمشده، روزی روزگاری و آن خانه که هر هفته به میهمانی اش دعوتمان می کردی. خانه سبزی که اگر سبزی و درخششی داشت از حضور تو بود که آن زمان آفتاب صلات ظهر بودی. راستی جایت این روزها عجیب خالی است. کاش اقلا یک سال دیگر صبر میکردی. تو که طلایه دار سبزی بودی این روزها کجایی؟ جایت خالی است و تا ما هستیم خالی خواهد ماند. مایی که در زمانی زیستهایم که شکیبایی زیست و هوایی را نفس کشیدیم که شکیبایی تنفس کرد هرگز هرگز هرگز تو را از یاد نخواهیم برد و نه فقط از یاد نخواهیم برد که حضور همیشه سبزت با یادگارهایت تا همیشه برایمان تازهی تازه خواهد ماند.
پس از یک سال بدون شکیبایی، امروز با اطمینان میگویم که تا ما هستیم، خسرو شکیبایی نخواهد مرد.
۲ نظر:
تنها نقشی که ازش دیدم خوب بازی کرد مراد بیگ بود توی اون سریال که پخش میشد. خدا بیامرزدش. من یه مقدار تعجب کردم از زمان مرگ مرحوم شکیبائی تا حالا. میشه بهم بگی این سر و صداها دلیلش چی هست؟ آیا او رو بشهادت رسوندن که اینجوری سر و صدا براه انداختن یا اینکه چیزی وجود دارد در بازی او که ما متوجه آن نشدیم. یا اینکه آدم بسیار نازنین و شریفی بوده که ما از آن بی اطلاعیم؟؟! زیاد فیلم از ایشون دیدم اما ندیدم چیز آنچنانی از ایشون که اینطور بر سر میزنند که آی از دست رفت وای از دست رفت. مرسی
به نظر من و ديگراني كه از مرگ او اندوهگين شدند او هنرمند بزرگي بود كه تاثير زيادي بر بسياري از افراد و سينما دوستان داشت. خيلي ها از نسل هاي مختلف او را دوست داشتند. موقعيت و محبوبيت او را كمتر بازيگري داشت.
البته نظرات متفاوت است. اينطور كه مي گوييد ظاهرا او چنين تاثيري روي شما نداشته. به هرحال هر كس سليقه و نظر خودش را دارد. يك هنرمند را بعضي ها دوست دارند و بعضي نه. نظر همه هم محترم است.
ارسال یک نظر