من در زمینه بازاریابی همانقدر اطلاعات دارم که مرغ پخته نسبت به تلسکوپ هابل. اما بعضی کارها و روشهای بازاریابی، دیگر به نظرم واقعا عجیب میآید. مثل این که جدیدا مد شده تلفن میزنند و یکهو درباره چیزی که اصلا نمیدانی شروع میکنند به صحبت کردن. همین چند دقیقه پیش بود که شماره ناشناسی افتاد روی موبایلم. گوشی را که برداشتم خانمی آن طرف خط بود. گفت از فلان شرکت زنگ میزند که تولید کننده بهمان محصول است و شروع کرد به معرفی آن محصول. بعد از کمی حرف زدن پرسید که آیا علاقمند به شنیدن جزئیات بیشتری نسبت به محصول هستم؟ من هم مثل همیشه گفتم خیر. خداحافظی کرد و تمام.
این روش بازاریابی را دوست ندارم. یک چیزی شبیه همین spamهای خودمان است، منتها از نوع تلفنیاش. حتی اگر منجر به فروش هم شود به نظرم خریداران یک جورایی توی رودربایستی خرید میکنند. شاید محصول واقعا چیزی باشد که به درد مشتری هم بخورد، اما به نظرم اینجور بازاریابی باعث میشود آدم حس بدی نسبت به محصول پیدا کند. نمیدانم شاید این بخاطر بدبینی ذاتی ما ایرانیها است و اینکه معمولا از کاسبها و فروشندگان حرف راست، کم میشنویم و محصول با کیفیت که با ادعاهای فروشندهاش منطبق باشد کم میبینیم.
ضمن اینکه آدم همینجوری فیالبداهه که نمیداند به چیزی نیاز دارد یا نه. من خودم همیشه قبل از خرید هرچیزی کمی پیش خودم سبک و سنگین میکنم. اگر هم نیاز داشته باشم باید پرس و جو کنم که کدام محصول بهتر است. همینجوری یک دفعه و از پشت تلفن که نمیشود خرید کرد. مگر اینکه آدم پول اضافه داشته باشد و برایش مهم نباشد کالایی را که به دردش نمیخورد بخرد و بدون استفاده بیاندازد یک گوشه تا خاک بخورد.
نمیدانم، شاید واقعا هدف این نوع بازاریابی، فروش نباشد. شاید میخواهند مشتری را با محصول آشنا کنند. به هرحال من که تا به حال نه اینطوری خرید کردهام و نه سر در میآورم که هدف از این کار چیست. اگر کسی میداند بگوید تا ما هم روشن شویم.
این روش بازاریابی را دوست ندارم. یک چیزی شبیه همین spamهای خودمان است، منتها از نوع تلفنیاش. حتی اگر منجر به فروش هم شود به نظرم خریداران یک جورایی توی رودربایستی خرید میکنند. شاید محصول واقعا چیزی باشد که به درد مشتری هم بخورد، اما به نظرم اینجور بازاریابی باعث میشود آدم حس بدی نسبت به محصول پیدا کند. نمیدانم شاید این بخاطر بدبینی ذاتی ما ایرانیها است و اینکه معمولا از کاسبها و فروشندگان حرف راست، کم میشنویم و محصول با کیفیت که با ادعاهای فروشندهاش منطبق باشد کم میبینیم.
ضمن اینکه آدم همینجوری فیالبداهه که نمیداند به چیزی نیاز دارد یا نه. من خودم همیشه قبل از خرید هرچیزی کمی پیش خودم سبک و سنگین میکنم. اگر هم نیاز داشته باشم باید پرس و جو کنم که کدام محصول بهتر است. همینجوری یک دفعه و از پشت تلفن که نمیشود خرید کرد. مگر اینکه آدم پول اضافه داشته باشد و برایش مهم نباشد کالایی را که به دردش نمیخورد بخرد و بدون استفاده بیاندازد یک گوشه تا خاک بخورد.
نمیدانم، شاید واقعا هدف این نوع بازاریابی، فروش نباشد. شاید میخواهند مشتری را با محصول آشنا کنند. به هرحال من که تا به حال نه اینطوری خرید کردهام و نه سر در میآورم که هدف از این کار چیست. اگر کسی میداند بگوید تا ما هم روشن شویم.
۱ نظر:
حالا اینطور که باز خوبه
چند وقت پیش یکی زنگ خونه ی ما رو زد و گفت از طرف شهرداری براتون هدیه اوردیم!!!! منم با کنجکاوی رفتم دم در ، یه سری کتاب و کیسه بازیافت و.. به من داد ، یه لحظه احساس کردم که نه واقعا ایران هم داره یه پیشرفتی می کنه ، تشکر کردم و تا امدم در رو ببندم گفت 5 هزار تومن هم باید بدید !!!
منم که هدایا!! رو با کلی خوشحالی و خوشرویی گرفته بودم ، مونده بودم چیکار کنم!
ارسال یک نظر