رسيدن به روشنايي، آواي موزون سنتوري
نبايد تعجب كرد كه چرا فيلم "سنتوري" اثر داريوش مهرجويي با وجود داشتن پروانه نمايش اجازه اكران نگرفته است. نه تنها اين مساله تازگي ندارد، بل بارها اتفاق افتاده كه فيلمي داراي مجوز به هنگام نمايش از روي پرده سينماها پايين كشيده شده است. دلايلش بسيار است و فكر مي كنم نيازي به آوردن آن نيست، اما در مورد "سنتوري" بايد كه – يعني لازم است كه – حرف هايي گفته شود. در وهله نخست بايد گفت فيلم را نفهميده اند. اينكه "سنتوري" رااز روي فيلمنامه اي كه به تصويب رسيده نساخته اند يا به دليل جو حاكم بر جامعه صلاح نيست نشان داده شود بهانه هايي بيش به نظر نمي رسد. اصل قضايا برمي گردد به احيانا ترس و وحشت مسوولان كنوني سينمايي كه نكند فيلم واجد خصوصياتي باشد كه موقعيت شغلي آنها را به خطر اندازد. يكي اين و ديگر زهرچشم گرفتن از ساير فيلمسازهاي تندرو، به اين مقصود و نيت كه وقتي فيلم داريوش مهرجويي توقيف مي شود شما بايد تكليف خود را بدانيد!
حالا برسيم به اين مساله كه چرا مسوولان مربوطه "سنتوري" را بد فهميده اند يا اصلا نفهميده اند. از دو زاويه مي توان به فيلم نگاه كرد. اول موضوع اعتياد و تاكيد بر چنين بلاي خانمانسوزي است كه مي دانيم جامعه امروز ما را دربر گرفته است. جوان قهرمان داستان يك هنرمند و موسيقيدان و نوازنده ماهر سنتور است، فشار هاي زندگي – و قيد و بندها – او را به دامان اعتياد سوق داده ولي او سرانجام پس از تلاش طاقت فرسا موفق مي شود خودش را از درون ظلمت بيرون بكشد و هنرش را نجات دهد. پس فيلم در ترسيم چهره يك معتاد – يك جوان آرزومند امروزي – و چگونگي آلودگي او و سپس رستگاري اش توفيق يافته است خاصه وقتي در پايان ماجرا مي بينيم كه ديگر معتادان درمان يافته را به انجام عملي مثبت ترغيب مي سازد. يعني همگي به او مي پيوندند. دوم رويكرد مهرجويي به روابط خانوادگي و ريشه هاي مذهبي است. به عدم پيوندهاي عاطفي ميان والدين و فرزند كه چگونه تعصب و اعتقادات خشك مانع از ايجاد تفاهم به عشق و احساس در زندگي مي شود. پسري كه هنرمند است به دست والدين كوته فكر به ورطه اي هولناك سقوط مي كند. در عين حال كه علائقش به احساسات معنوي و روحاني هرگز كاسته نمي شود. (به پوشش او توجه كنيد)
به دور از اين زاويه به فيلم نگريستن، خطاست. زيرا مهرجويي بارها در گذشته (به ياد آوريد "هامون" و "پري" را) به اثبات رسانده كه سرچشمه زندگي از عشق ها و عواطف باطني و دروني است و از تاريكي به روشنايي رسيدن و از ناكامي به پيروزي دست پيدا كردن... "سنتوري" آواي موزون اين پيام است.