آخرين فيلم مل گیبسون را ديدم: آپوکالیپتو . فيلمي كه ديدنش را توصيه مي كنم. از معدود فيلمهايي است كه حتي يك ثانيه اش خسته ام نكرد و به راحتي ديدمش. مهمترين نقطه قوت فيلم به نظر من فيلمنامه آن است. فيلمنامه اي كه مل گيبسون همراه با همكار ايراني اش فرهاد صفي نيا نوشته و در آن وقايع و گره هاي داستاني، بجا و درست قرار گرفته اند. ضرباهنگ فيلم فوق العاده است. نه خيلي تند و نه خيلي كند.
فيلم درباره قوم مايا از قبايل بومي آمريكا است و به زبان مايايي ساخته شده و با زيرنويس انگليسي به نمايش درآمده. با اين توضيح فضاي فيلم را مي شود حدس زد: يك قبيله آدم، ميون جنگل و دار و درخت. اما چيزي كه اين فيلم را از نمونه هاي مشابه متمايز مي كند داستان ماورايي و حتي شايد بشود گفت عارفانه فيلم است. فيلم علي رغم خشونت ذاتي كه در چنين فضايي ايجاب مي كند، داستاني بسيار انساني را روايت مي كند.
اين فيلم به دليل خشونت موجود در آن در برخي كشور ها با شرط سني به نمايش درآمده. اما به نظر من خشونت فيلم ناشي از قصه و فضاي فيلم است و به هيچ وجه در آن افراط نشده. خشونت آپوكاليپتو قابل تحمل تر از بسياري از فيلم هاي ساخته شده اين سالها است.